به گزارش ایسنا، در آستانه فرارسیدن روز ملی سینما و برپایی جشنهای خانه سینما، قرار است از یکی از فیلمسازان بنام سینمای ایران که آثار خاطرهانگیزی همچون گاو، هامون، اجارهنشینها، بانو، سارا، پری، لیلا و سنتوری را در کارنامه کاری خود دارد و نزدیک نیم قرن است که در سینما فعالیت میکند تجلیل و قدردانی شود.
به همین بهانه در تدارک گپ و گفتی با داریوش مهرجویی به عنوان یکی از چهرههای شاخص موج نو سینمای ایران بودیم که درگذشت عزتالله انتظامی، یکی از همراهان قدیمی او که بیشترین همکاری را با این کارگردان در فیلمهایش داشت، با توجه به شرایط روحی خاص، مانع از تکمیل صحبتها شد ولی با این حال بخشی از اظهارات این فیلمساز و آرزویی که برای سینمای ایران دارد به مناسبت بزرگداشت این سینماگر در ادامه میآید.
مهرجویی که پنج سال از ساخت آخرین فیلمش «اشباح» میگذرد، همچنان درصدد ساخت فیلم جدیدش با نام «سنتوری، مرد پاییزی» است که بارها خبرهای متفاوتی از آن در رسانه ها منتشر شد. او علت تاخیر در کلید زدن این فیلم را اینطور عنوان میکند: «یک سال است که منتظریم عوامل را در کنار هم جمع کنیم تا این پروژه شروع شود ولی متاسفانه هرکدام به سمتی پرواز میکنند و این سریالها هم که آنها را میقاپند. این مسائل سبب شده ما در هماهنگ کردن عوامل ساخت، مشکل داشته باشیم ولی امیدوارم اینها را زود برطرف کنیم.»
البته به نظر می رسد او نسبت به وضعیت فعلی سینما بویژه به لحاظ اقتصادی چندان خوشبین نیست و درباره جریان فیلمسازی امروز سینما میگوید: «تا مدتی پیش که جریان سینما و فیلمسازی و بخصوص نمایش فیلمها با آن فروشهای میلیاردی بسیار خوب و حیرتآور بود ولی بعد از گرانیهای بی سابقه و زیاد شدن قیمت ارز اوضاع فیلمسازی هم مثل هر رشته و کار اقتصادی دیگر لطمه خواهد دید و البته شاید دوستان فیلمساز همچنان به فعالیت خود ادامه دهند.»
کارگردان فیلم «گاو» که به عنوان یکی از پیشگامان جریان نوین سینمای ایران بسیاری از آثارش را متاثر از ادبیات معاصر ایران ساخته است، کم شدن این ویژگی را در سینمای امروز نه برعهده فیلمسازان میداند و نه ناشی از کمفروغ شدن ادبیات معاصر ایران: «مسئله این است که اغلب فیلمسازان از خواندن آثار بزرگ و ارزنده ادبیات ایران و جهان غافلند و توجهی به آنها نمیکنند. از طرف دیگر نویسندههای ما نیز چندان چیزی از سینما و تاریخ و تحولاتش، فیلمنامهنویسی و طراوت و مدرن بودن آن نمیدانند و توجهی به آن نمیکنند و اینها همه در آنچه امروز تولید میشود تاثیرگذار است.»
مهرجویی درادامه درباره استقبال از فیلمهای کمدی که برخی از آنها حتی در سطحی سخیف هم فروش خوبی دارند و همچنین میزان تنزل سلیقه مخاطبان بیان می کند: «این وضعیت و واکنش تماشاگران امر تازه ای نیست؛ قبل از انقلاب و قبل از ظهور موج جدید فیلمسازان جوان هم همین بساط برپا بود که آقای کاووسی آن را فیلمفارسی یا فیلم آبگوشتی میدانست و همانها بازار فروش فیلم را به تمامی قبضه کرده بودند. حالا هم همانطور است چون عامه مردم به سطحی نگریستن عادت کردهاند.»
او به نقش ممیزیها هم اشاره دارد و به عنوان کسی که تعداد زیادی از آثارش از دم تیغ ممیزی گذشتهاند تاثیر این ماجرا را در تغییر روند فیلمسازی کارگردانان و نوع فیلمهایی که این روزها تولید میشود بسیار زیاد میداند و تاکید دارد: «اصلا این توسعه بیدریغ فیلمهای مبتذل را باید مدیون سانسور شدید و گاه بیرحم آن دانست.»
این کارگردان در طول سالها فیلمسازی خود با بازیگران متعددی کار کرده که در میان آن ها تعداد حضور برخی چهرهها بیشتر بوده است. مهرجویی بیشترین میزان همکاری را با مرحوم عزت الله انتظامی داشت که در ۱۰ فیلم از او دعوت به بازی کرده بود و بعد هم زندهیاد خسرو شکیبایی با ۶ فیلم در رده دوم بود.
او میگوید: اینها بازیگران حرفه ای بودند، زیرپوستی کار میکردند و به کارشان علاقه داشتند و سرسپرده بازیگری بودند. البته در کنار این دو، بیتا فرهی، لیلا حاتمی و گلشیفته فراهانی هم بازیگران زیرپوستی درجه یکی بودند که با آنها کار کردم.
مهرجویی که در آستانه ۸۰ سالگی قرار دارد، در پایان این گپ کوتاه در پاسخ به اینکه به پس از نیم قرن فعالیت هنری بزرگداشتی در بزرگترین جشن صنفی سینمای ایران خواهد داشت و اگر به پاس این سالها فعالیت و همراهی، بخواهد از کسی قدردانی کند از چه کسی یا کسانی اسم میبرد، باز هم به سینما و فیلمهایش فکر میکند و میگوید: « در وهله اول از سیدمحمد بهشتی، مدیر وقت بنیاد سینمایی فارابی تشکر میکنم که در سالهای ۶۷ و ۶۸ فیلم «اجارهنشینها» را که همچون فیلم بانو، الموت و نیز مدرسهای که میرفتیم توقیف بود، از محاق توقیف درآورد و به این ترتیب راه را برای ادامه فیلمسازی من باز کرد. همچنین از آقای فرهنگ سروری که در فیلم «لیلا» به عنوان وکیل حقوقی فیلم بود و سالهاست با من همکاری میکند تشکر میکنم که آن زمان با پیگیری های خود توانست بخشی از باقیمانده درآمد فیلم را از پخشکننده فیلم گرفته و به من بازگرداند. همچنین از تمامی همکاران و دستاندرکارانی که در فیلمهای بعدیام با من همکاری کردند و مشوقم بودند تشکر میکنم که البته تعدادشان زیاد است ولی خودشان میدانند منظور من کیست.»
او برای سینما هم آرزویی دارد: «آرزو می کنم وضعیت فیلمسازها و کیفیت فیلم ها بیشتر شود و جوانها با استفاده از تجربه قدیمیها و فیلم های خوب سینما آثار باکیفیتی بسازند و نیز آرزوی بزرگم این است که سیستم سانسور و نظارت ما در سینما قدری کوتاه بیاید و اینقدر سختگیری نکند تا راه برای شکفتن استعدادهای جدید باز شود نه اینکه از ادامه راه آنها جلوگیری شود.»
او در آخر به فیلم «الموت» خود که سالها مفقود شده بود اشاره میکند و از یک مژدگانی برای گمشدهاش خبر میدهد: «این فیلم یک بار گم شده بود که همه جا را گشتیم و آن را پیدا کردیم ولی بعد برای انجام یکسری کار آن را به پخشکننده دادیم تا آماده کند که ایشان هم قول داد بعد از برگشت از سفری که داشت رسیدگی کند، ولی بعد از مدتی فهمیدیم از آن مکان رفته و فیلم الموت هم دود شد و به هوا رفت و هرجا را که گشتم دیگر آن را پیدا نکردم. در واقع دو حلقه فیلم ۱۵ میلیمتری با دو حلقه صدای ۱۷.۵ را در یک جعبه بزرگ با چسب بندی زیاد تحویل داده بودیم و روی آن هم نوشته بودیم، "الموت یا سیاحت در ایران از داریوش مهرجویی". اما الان از همینجا علام میکنم هر کس این فیلم را پیدا کند و از طریق آقایان درمیشیان یا حنیف سروری تحویل دهد مژدگانی دریافت میکند.»
آیین بزرگداشت این فیلمساز به همراه داریوش اسدزاده، ابوالحسن تهامینژاد و سیدمهدی شجاعی شامگاه دوم شهریور در ایوان شمس برگزار میشود.
نظر شما